فقط به خاطر تو

بدن انسان روش‌های جالب و جذابی‌ برای فرستادن علائم هشداردهنده دارد كه این علائم در واقع اسراری را از درون بدن فاش می‌كند.

به عنوان مثال آیا می‌دانید كه خندیدن پس از خوردن هر وعده غذایی چه تاثیری روی بدن دارد؟ یا این‌كه آیا می‌دانید سفید شدن زودهنگام موها نشانه چه فرآیندی در بدنتان است؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرگزاری زنان بدن انسان در تمام طول عمر به شیوه‌ای هوشمندانه و منحصر به فرد علائم و نشانه‌های زیركانه و هشداردهنده را بروز می‌دهد، اما اكثر افراد به دلیل ناآگاهی از این روابط و علائم، پیغام‌های حیاتی بدن را نادیده می‌گیرند كه حاصل آن به خطرافتادن سلامتی است.



           
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:20
حجت

اثرات تغذيه بر توانايي جنسي

تحقيقات نشان داده است که20درصد جمعیت جهان دچار اختلالات جنسی است. بسیاری از مسائل جنسی مانند فقدان میل جنسی،ناتوانی جنسی،ارضای زودرس ،خستگی جنسی،ناباروری و دیگر مسائل ریشه در عدم تعادل مواد شیمیایی و هورمونها در بدن دارد . سروتونین یک ماده شیمیایی است که توسط مغزتولید می شودو نقش مهمی در اعمال جنسی ایفا می کند.استرس از جمله عواملی است که باعث کاهش سروتونین می شود که خود منتج به انزال زودرس و کاهش مقدار اسپرم در مردان می شود.مواد غذایی که دارای اسید آمینه تریپتوفان و برخی کربوهیدراتها می باشند در کاهش استرس و افزایش سروتونین موثرند مانند ماهی،گوشت گوساله کم چرب و نان.
برخی از عواملی که بر تمایلات جنسی اثر می گذارند عبارتند از:
-دیابت:مردان مبتلا به دیابت 3 برابر افراد سالم اختلال در نعوظ(erection)دارند و 35درصد زنان مبتلا به دیابت کاهش پاسخ جنسی یا عدم وجودآن را تجربه می کنند.بنابراین کنترل میزان قندخون نقش مهمی را ایفا می کند.
-چاقی:30درصد افراد چاقی که به دنبال کاهش وزن خود می باشند،در میل جنسی یا انجام عمل جنسی دچار مشکل اند. مطالعات نشان داده ست که یک سوم افراد چاق که دچار اختلال در نعوظ بوده، پس از 2سال ورزش و تلاش در کاهش وزن ،فعالیت جنسی متعادل بدست آورده اند.
-خستگی:در شخصی که خسته باشد،لذت جنسی کاهش می یابد و اگر فردانرژی بیشتری داشته باشد لذت جنسی بیشتری را تجربه می کند.در واقع مغز باید احساس لذت را ایجاد کند و به اعتقاد گروهی مغز مهمترین اندام جنسی است.
-رژیم غذایی نامناسب می تواند باعث کاهش میل جنسی شودو هر چه فرد غذای مقوی تری مصرف کند ،توانایی جنسی او بیشتر می شود.یک رژیم مدیترانه ای که شامل غلات، میوجات، سبزیجات،گردو و روغن زیتون است و همچنین مصرف مقادیر کم شکر،غلات بدون سبوس و غذاهای آماده می تواند نعوظ رابهبودبخشد.
-فشار خون کنترل نشده ، کلسترول بالا و مقاومت به انسولین اثرات منفی بر میل جنسی دارد.
عملکرد جنسی توسط غدد درون ریز(آندوکرین)کنترل می شود.این غددهورمونهای خاصی ترشح می کنند.برای اینکه این غدد بتوانند درست عمل کنند نیاز به مواد مغذی خاصی دارند. یکی از مهمترین غددی که در تولید مثل نقش دارد غده هیپوفیزاست . نقصان در ترشح این غده می تواند منجر به نقص در اندامهای تناسلی ،یائسگی زوردرس در زنان و ناتوانی جنسی در مردان شود. از غدد دیگرغده آدرنال (فوق کلیه) است که مقدار کم اما مهم از هورمونهای جنسی را تولید می کندو فرسودگی آن می تواند منجر به ناتوانی جنسی یا عدم میل جنسی گردد.
غده هیپوفیزبرای عملکرد خود به ویتامینهای گروه ب ،اسید پانتوتنیک، ویتامین E و روی نیازدارد. غده فوق کلیه نیزبه ویتامینهای A، B،E،C، اسیدهای چرب اشباع نشده و DHEA نیاز دارد.
عواملی که باعث افزایش توانایی جنسی می شود :
-ویتامین A: ویتامین Aاز ویتامینهای محلول در چربی است که نقش اساسی در تولید مثل ایفا می کند.این ویتامین درسیب زمینی شیرین،هویج،کلم پیچ، شلغم،اسفناج،براکلی، کاهو، فلفل قرمز و انبه یافت می شود.
-ویتامین های گروه ب:از ویتامینهای گروه ب تیامین(B1)، ریبوفلاوین (B2) ونیاسین (B3) لازمه میل جنسی کافی می باشد.البته ویتامینهای B5 ،B6، B12نیز برای کاهش استرس و تنظیم سطح هورمونهای بدن لازمند.
ویتامین B3(نیاسین) باعث اتساع عروق شده و گردش خون را بهبود می بخشد.این ویتامین همچنین باعث ساخته شدن هورمونهای جنسی می شود.مصرف نیاسین نیم ساعت قبل از فعالیتهای جنسی هیجان جنسی را افزایش می دهد.
ویتامین B6از افزایش میزان پرولاکتین که خود باعث کاهش میل جنسی می شود جلوگیری می کند.همچنین باعث افزایش باروری در زنان می گردد.
ویتامینB12 در مردانی که اسپرم ناکافی دارند موثر است.
پس به طور کلی ویتامینهای گروه ب جهت سلامت تولید مثل لازمند.منابع سرشار از ویتامینهای گروه ب عبارتند از غلات سبوس دار،تخم مرغ،حبوبات(نخود و لوبیاو..)،محصولات سویا، ماهی سالمون و دیگرماهیهای آزاد،آسپاراگوس،مغزجات خام، براکلی، گوشت کم چرب و موز. موزدارای آنزیم بروملین(Bromelain)است که در افزایش میل جنسی مردان موثر است همچنین سرشار از پتاسیم و ویتامین های گروه ب می باشد.باید توجه داشت که مصرف نوشیدنی های الکلی باعث از بین رفتن ویتامینهای گروه ب می گردد.
-ویتامین C:ویتامین Cجهت عملکرد سالم غدد جنسی لازم است.همچنین اسپرمها را در برابر اثر رادیکالهای آزاد که باعث چسبیدن و عدم تحرک انها می شود،محافظت می کند.
ویتامین Cاحتمال بارور شدن تخمک توسط اسپرم را افزایش می دهد. منابع سرشار از این
ویتامین مرکبات،توت فرنگی، کیوی،هلو،انبه گوجه فرنگی وسبزیجات برگ تیره می باشد.
-ویتامین:E ویتامین Eبه تولید هورمونهای جنسی کمک کرده و گردش آنها را بهتر می کند.همچنین اکسیژن لازم برای اندامهای تناسلی را فراهم می کندو باعث بهبود استقامت جنسی و رسیدن به ارگاسم(اوج لذت جنسی)می شود.این ویتامین در لقاح سلول تخم موثر است. ویتامینE در مغزجات،حبوبات ،غلات سبوس دار،میوجات و سبزیجات یافت می شود.
-روی:روی از آنتی اکسیدانهایی است که باعث درست کار کردن غده فوق کلیه می شود تابتواند به اندازه کافی انرزی تولید شود.روی برای تولید تستوسترون و افزایش تعداد اسپرم لازم است .همچنین باعث افزایش استقامت جنسی می شودو احساس خستگی را از بین می برد . در ضمن اسپرم را در برابر باکتریهای واژن محافظت می کند.مقدارمورد نیاز روی 40میلی گرم در روز می باشد.روی در صدف خوراکی بخار پز ،دانه های کدوتنبل،تخمه گل آفتابگردان، سیر و اسفناج یافت می شود.
-منیزیم: منیزیم استقامت ماهیچه ها را افزایش می دهد و باعث افزایش تمدد اعصاب (Relaxation) می گردد.همچنین باعث فعال شدن آنزیمهای لازم برای متابولیسم کربوهیدراتها و آمینواسیدها می شود. کمبود منیزیم باعث کاهش اکسیژن رسانی به بافتهای ماهیچه ای می شود. منابع غنی از منیزیم آجیل و غلات سبوس دار می باشند.
-اسیدهای چرب ضروری: اسیدهای چرب ضروری در تولید هورمونهای جنسی نقش دارندو همچنین به ذخیره کردن ویتامین های محلول در چربی مثل D،E وKکمک کرده و فرد را از نظر جنسی فعال نگه می دارد. اسیدهای چرب ضروری در گیاهان دریایی،دانه کتان،کنجد،بادام، جوانه گندم و کدو تنبل به وفور یافت می شود.
DHEA-(Dihydroepiandostron):هورمونی است که توسط غدد فوق کلیوی ترشح می شود.محققان معتقدند DHEA به تقویت سیتم ایمنی بدن کمک می کند و باعث کاهش استرس و بهبود خلق و خوی فرد می گردد. DHEAرا نمی توان از طریق مواد غذایی تامین کرد و باید مکمل های DHEAمصرف شود.این مکمل ها به عنوان افرودیت(داروی موثر بر میل جنسی) مصرف می شود ودارای عوارض جانبی است. پس توصیه می گردد تجویرآن توسط پزشک صورت گیرد.البته هیچ دلیلی بر اثبات اینکه این مکمل ها موثرواقع می شوند وجود ندارد ولی بسیاری از مردم معتقدند که این ترکیبات موثرند.آثار سوء این مکمل ها عبارتند از سردرد،اختلال در بینایی و حتی نابینایی و اختلالات جنسی دراز مدت.
-اسید فولیک: اسید فولیک به جلوگیری ازایجاد نقایص مادرزادی کمک می کندو باروری را بهبود می بخشد.همچنین باعث افزایش تعداد اسپرم می شود.فقدان هیستامین ها در بدن با اختلالات جنسی مرتبط بوده و اسید فولیک در تولید هیستامین نقش موثری دارد. اسید فولیک در گیاهان برگ تیره،سبزیجات ،نان سبوس دار ،مغزجات،جوانه ها، پرتقال،گریپ فروت،جگر،دل و قلوه،ماکیان و حبوبات یافت می شود.
-سلنیوم: سلنیوم آنتی اکسیدانی است که بدن را در برابر اثر رادیکالهای آزادمحافظت می کند.همچنین در کاهش نقایص مادرزادی و افزایش تعداد اسپرم در مردان موثر می باشد.
سلنیوم در گوشت قرمز،ماهی تون،ماکارونی و نان سبوس دار یافت می شود.
-ورزش:ورزش باعث می شد که جریان هورمونها در بدن به راحتی انجام گیرد.افرادی که ورزش می کنند مقدار انرژی بیشتری داشته و در نتیجه از نظر جنسی فعالترند.
بطور خلاصه می توان گفت که برای افزایش توانایی جنسی باید تغذیه سالم داشته باشید،در صورت نیاز از مکمل ها استفاده نموده و ورزش کنید.

عواملی که باعث کاهش توانایی جنسی می شود :
-کافئین:مصرف بیش از حد نوشیدنی های کافئین دار از طریق فرسودگی غدد فوق کلیوی باعث کاهش میل جنسی می گردد.مقادیر زیاد کافئین باعث ایجاد استرس بر بدن شده که خود باعث کاهش سطح کورتیزول می شود. کورتیزول هورمونی است که بدن را در برابر استرس محافظت می کند. مصرف زیاد کافئین باعث خستگی مفرط می گردد و نهایتا موجب مصرف شدن تمام هورمون کورتیزول بدن می شود.این خود منتج به فرسودگی غددفوق کلیوی می شودو کاهش توانایی جنسی را به دنبال دارد.
-چربیهای اشباع شده:مصرف بیش از حد چربیهای اشباع شده نه تنها باعث افزایش کلسترول و رسوب آن در دیواره عروق قلب می شود،بلکه باعث رسوب کلسترول در مویرگهای متعدد پنیس (آلت)می شود و جریان خون در آلت را با مشکل روبرو می کند و در نتیجه فرد نمی تواند به محرکهای جنسی صادره از مغز به درستی پاسخ دهد.
غذاهای بسته بندی شده،Fast food و غذاهای آماده دارای سطح بالایی از چربیهای اشباع شده می باشند.
-الکل:الکل همانند استروژن در زنان عمل می کند واثر مخربی بر قدرت مردانگی دارد و منجر به ناتوانی جنسی و کوچک شدن بیضه ها در مردان می شود.همچنین مصرف بیش از حد الکل علائم افسردگی را به همراه دارد.
-نیکوتین:نیکوتین باعث آترواسکلروز عروق پنیس می شود که این خود موجب ایجاد پلاک در مویرگهای پنیس و تنگ شدن آن می شود.در نتیجه گردش جریان خون در آلت دچار مشکل شده ومنجربه ناتوانی جنسی می شود.
تحقیقات نشان داده است که 30درصد زنان میان سال فقدان میل جنسی دارندو رژیم غذایی مناسب در آنان آمادگی جنسی و میل جنسی را افزایش می دهد.خستگی، استرس،بیماری، عدم تعادل هورمونها،مصرف بیش از حد غذا و الکل ، فشار کاری،بالا رفتن سن و در نتیجه کاهش انرژی از عوامل کاهنده میل جنسی در زنان است.
آندروسترون هورمون جنسی مردانه است که تصور می شود باعث جلب توجه خانمها می شود.مطالعات نشان داده است اگر مردان کرفس مصرف کنند، بعد از هضم آن آندروسترون در تعریق آنان ترشح شده که بدون اینکه زنان متوجه بوی آن بشوند،به طرف آنان جذب می شوند.
به طور خلاصه می توان گفت:
-غذاهای آبکی،ترش ، تلخ ، غذاهای خام که نیاز به پختن زیاد ندارند مثل کاهو و میوجات ، بعضی از انواع ماهی ها و نوشیدنی های الکلی باعث کاهش میل جنسی می شوند.
-غذاهایی که آبکی نبوده ،نیاز به پخته شدن دارند و غذاهای شیرین و تنداثر مثبت بر میل جنسی دارند.پیاز،پیاز کوهی،تره فرنگی،سیر،موسیر،سیب زمینی،کدوتنبل،کدومسما ، زنجبیل،هل،رازیانه، بادیان،دارچین،فلفل، زردچوبه،زعفران،وانیل،،مغزجات ،گردو،کنجد، میوه های استوایی مانند آووکادو،انبه و پاپایاو میوه هایی مانند موز ،هلو،شلیل، آلو، سیب،گلابی ، حبوباتی مانندعدس و لوبیا ، و منابع حیوانی مانند تخم مرغ ،گوشت قرمز، مرغ و ماهی آبهای سرد مانندماهی هالیبوت،سالمون،ساردین و صدف خوراکی افزاینده میل جنسی می باشند.



           
شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 15:48
حجت


‌‌1. دستگاه‌ توليد مثل‌

اساسي‌ترين‌ تفاوت‌ ميان‌ زن‌ و مرد، تمايز دستگاه‌ تناسلي‌ آنها از يکديگر است‌ که‌ خود خاستگاه‌ تفاوتهاي‌ بسيار ديگري‌ است‌ و از جنس‌ آدمي، دو نوع‌ متمايز با ويژگيهاي‌ جسمي‌ و رواني‌ مختلف‌ پديد مي‌آورد. رفتار جنسي‌ زن‌ و مرد و نوع‌ تمايلاتشان، تفاوتهاي‌ اساسي‌ دارد و منشأ تفاوت‌ در احکام‌ جنسي‌ ميان‌ زن‌ و مرد در شرع‌ اسلام‌ را از جمله‌ بايد در همين‌ تفاوتهاي‌ طبيعي‌ جست. اگر در احکام‌ تمکين، دفعات‌ مقاربت، جنابت، تعدد زوجات، حرمت‌ مقاربت‌ در دوران‌ قاعدگي‌ زن، منع‌ چند شوهري‌ زن‌ در زمان‌ واحد، تحريم‌ روابط‌ جنسي‌ نامشروع، و... موارد ديگري‌ احياناً‌ تفاوت‌ در برخي‌ احکام‌ شرعي‌ ديده‌ مي‌شود بي‌شک‌ به‌ تفاوتهاي‌ جدي‌ طبيعي‌ در بدن‌ و اعصاب‌ و روان‌ آن‌ دو نيز مربوط‌ است. همچنين‌ به‌ احکام‌ بارداري، احکام‌ آميزش، احکام‌ بلوغ، احکام‌ يائسگي، احکام‌ شيردادن، احکام‌ قاعدگي، احکام‌ مربوط‌ به‌ زايمان، احکام‌ نفقه‌ و وظيفة‌ مرد در تأمين‌ اقتصادي‌ زن‌ و مجبور نبودن‌ زن‌ در تأمين‌ مخارج‌ زندگي، احکام‌ ارث‌ و نيز برخي‌ تفاوتها در حدود و ديات‌ و احکام‌ جهاد و... مي‌توان‌ اشاره‌ کرد و برخي‌ از علل‌ تفاوتهائي‌ در بعضي‌ از احکام‌ و حقوق‌ را مي‌توان‌ در همين‌ تفاوتهاي‌ بيولوژيک‌ و فيزيولوژيک‌ تعقيب‌ کرد. اينک‌ براي‌ روشن‌ شدن‌ اختلافهاي‌ تکويني‌ و طبيعي‌ ميان‌ زن‌ و مرد، به‌ شمه‌اي‌ از اين‌ تفاوت‌ها اشاره‌ مي‌کنيم‌ و نظريات‌ گوناگوني‌ که‌ در جهان‌ علم‌ جديد در خصوص‌ تفاوتهاي‌ زن‌ و مرد مطرح‌ است‌ ارائه‌ مي‌کنيم:
سلول‌ تخم‌ (اسپرم‌ و تخمک) در دو جنس‌ از نظر شکل، اندازه، تعداد، تحرک‌ و عمر از هم‌ متمايزند. زن‌ در طور دوران‌ باروري‌ حدود 400 تخمک‌ توليد مي‌کند، حال‌ آن‌ که‌ در هر بار انزالِ‌ مرد 400 ميليون‌ اسپرم‌ وجود دارد. سلول‌ تخم‌ زن‌ تنها کروموزوم‌ جنسي‌ X (ايکس) دارد، ولي‌ اسپرمها داراي‌ دونوع‌X و Y (ايگرگ)اند و جنسيت‌ جنين‌ بسته‌ به‌ اين‌ که‌ کدام‌ يک‌ از اسپرمهاي‌ مرد با تخمک‌ لقاح‌ کند، معين‌ مي‌شود و زن‌ در پسر يا دختر شدن‌ نطفه‌ نقش‌ چنداني‌ ندارد. بلوغ‌ جنسي‌ به‌ طور معمول‌ در جنس‌ زن‌ زودتر از مرد رخ‌ مي‌دهد، و صفات‌ ثانويه‌ جنسي‌ در دختران‌ حدود 2 سال‌ زودتر از پسران‌ پديد مي‌آيد.
توان‌ باروري‌ مرد بسي‌ بيشتر از زن‌ است و تا 80 سالگي‌ و پس‌ از آن‌ مي‌تواند ادامه‌ يابد، در حالي‌ که‌ مي‌توان‌ باروري‌ زن‌ با يائسگي‌ که‌ در حدود 50 سالگي‌ رخ‌ مي‌دهد، پايان‌ مي‌يابد. و بعلاوه‌ عقيمي‌ در زنان‌ بسيار شايعتر از مردان‌ است. در مراحل‌ مختلف‌ آميزش‌ جنسي: مرحله‌ تحريک، ميل‌ به‌ جنس‌ مخالف، مرحله‌ تهييج‌ و استمرار شهوت، مرحله‌ اوج‌ لذت‌ جنسي‌ و نيز ارضاي‌ جنسي‌ و فروکش‌ نمودن‌ شهوت، ميان‌ زن‌ و مرد تفاوتهايي‌ وجود دارد. ميل‌ جنسي‌ مرد شديدتر از زن‌ است و جنبة‌ شهواني‌ بيشتري‌ دارد. زن‌ براي‌آميزش‌ به‌ عوامل‌ رواني، احساسي، ذهني‌ و فيزيکي‌ نيازمند است. توان‌ آميزش‌ در مرد با انزال‌ پايان‌ مي‌يابد ولي‌ در زن‌ مي‌تواند بارها تکرار شود.
در دستگاه‌ توليد مثل‌ زن‌ تحولات‌ هورموني‌ و نوسان‌ آنها و تأثير هورمونها بر مغز و ديگر اندامها به‌ ويژه‌ در اعضاي‌ تناسلي، پديده‌هايي‌ چون‌ قاعدگي‌ آبستني، زايمان، شيردهي‌ و يائسگي‌ را پديد مي‌آورد، و بر جسم‌ و روان، کار، رفتار و فعاليت‌ زن‌ تأثير مي‌گذارد. زن‌ با باردار شدن، احساس‌ تماميت‌ و کمال‌ مي‌کند و حس‌ جاودانگي‌اش‌ ارضأ مي‌شود. بهترين‌ سن‌ براي‌ بارداري‌ 17 تا 25 سالگي‌ است‌ و در 30 سالگي‌ توان‌ باروري‌ زن‌ کاهش‌ مي‌يابد و در طول‌ دوران‌ بارداري‌ تغييرات‌ زيادي‌ در بدن‌ مادر پديد مي‌آيد. در حدود 40 تا 50 سالگي‌ با بي‌نظم‌ شدن‌ قاعدگي‌ و قطع‌ آن‌ و پايان‌ کار تخمدانها يائسگي‌ اتفاق‌ مي‌افتد که‌ خود از بحراني‌ترين‌ مراحل‌ زندگي‌ زن‌ است.

‌‌2. نقش‌ هورمونها
هورمون، يک‌ رابط‌ يا پيام‌ رسان‌ شيميايي‌ است‌ که‌ از غدد درون‌ ريز ترشح‌ مي‌شود، در سراسر بدن‌ انتشار مي‌يابد و بر سلول‌ خاصي‌ (سلول‌هاي‌ هدف) تأثير مشخص‌ بر جاي‌ مي‌گذارد و اعمال‌ حياتي‌ بدن‌ را سامان‌ مي‌دهد.

‌‌آ. تستوسترون‌
هورمون‌ ويژه‌ جنس‌ نر تستوسترون‌ نام‌ دارد که‌ در سراسر عمر از بيضه‌ها ترشح‌ مي‌شود و در دوران‌ بلوغ، ميزان‌ آن‌ به‌ سرعت‌ فزوني‌ مي‌گيرد و باعث‌ تمايزاتي‌ با زن‌ مي‌شود:
‌‌آ/1. تمايز و صفات‌ جنسي‌
در هفته‌هاي‌ نخستين‌ رشد، جنين‌ دختر و پسر از نظر اندامها بهم‌ شبيه‌اند و از دو ماهگي‌ به‌ بعد، هورمون‌ نر ترشح‌ کرده‌ و تفاوتها آغاز مي‌شود.
رشد سريع‌ قد، بيضه‌ها، آلت، انزال، تمايل‌ به‌ جنس‌ مخالف، روييدن‌ مو در ناحيه‌ زهار، سينه، زير بغل‌ و صورت، پهن‌ شدن‌ شانه‌ها، رشد ماهيچه‌ها و عضلات‌ و بمي‌ صدا از ترشح‌ هورمونهاي‌ مردانه‌ ناشي‌ مي‌شود.
‌‌آ/2. تفاوت‌ در قدرت‌ عضلاني‌ و ترکيب‌ استخوانها
قدرت‌ عضلاني‌ زن‌ و مرد نيز بدين‌ علت، متفاوت‌ است‌ و کارکرد بدن‌ زن‌ و مرد را متفاوت‌ مي‌کند. تستوسترون‌ اثر سازنده‌ پرقدرتي‌ در توليد پروتئين‌ در سراسر بدن‌ دارد، رشد بافتهاي‌ عضلاني‌ را تحريک‌ مي‌کند، و بر قدرت‌ بدني‌ مرد مي‌افزايد. تودة‌ عضلاني‌ بدن‌ مرد به‌ طور متوسط‌ 50 درصد بيشتر از بدن‌ زن‌ است، از اين‌ رو مرد براي‌ انجام‌ کارهاي‌ سنگين‌ توانايي‌ بيشتري‌ مي‌يابد.
تستوسترون‌ از عوامل‌ رسوب‌ کلسيم‌ در استخوانهاست‌ و بر اندازه‌ و استحکام‌ آنها مي‌افزايد، اينکه‌ در مجموع‌ استخوانهاي‌ مرد نسبت‌ به‌ زن‌ درشت‌تر و با قوام‌ترند، و لگن‌ مرد شکل‌ قيفي‌ مي‌يابد و براي‌ تحمل‌ بارهاي‌ سنگين‌ آمادگي‌ بيشتري‌ دارد، از ترشح‌ اين‌ هورمون‌ ناشي‌ مي‌شود.
‌‌آ/3. پرخاشگري‌
تستوسترون‌ حالات‌ تهاجمي، رقابتي‌ و پرخاشگري‌ را برمي‌انگيزاند، وجود اين‌ هورمون‌ و نوسان‌ آن‌ گاه‌ مردان‌ را آن‌ چنان‌ خشمناک‌ مي‌سازد که‌ ممکن‌ است‌ زندگي‌ خود و ديگران‌ را در خطر اندازند.
‌‌آ/4. افزايش‌ گلبولهاي‌ قرمز و متابوليسم‌ پايه‌
سطح‌ بالاي‌ هموگلوبين‌ و تعداد بيشتر گلبولهاي‌ قرمز در خون‌ مردان‌ ناشي‌ از ترشح‌ آندروژنها در جنس‌ مرد است. تستوسترون‌ حدود 10 تا 15 درصد بر ميزان‌ متابوليسم‌ پايه‌ مي‌افزايد، اشتها را برمي‌ انگيزد، و از عوامل‌ فزوني‌ نيازهاي‌ غذايي‌ مردان‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد.
‌‌آ/5. ضخامت‌ پوست‌
سختي‌ بافت‌ زير جلدي‌ و پوست‌ سراسر بدن‌ مرد ضخيم‌تر است.
‌‌آ/6. بيماريها و ايمني‌ بدن‌
ميزان‌ کلسترول‌(LDL) در خون‌ مرد بيشتر است و در فزوني‌ مقدار چربي‌ موجود در گردش‌ خون‌ و نيز رسوب‌ پلاکهاي‌ آترواسکلروزي‌ اثر زيادي‌ دارد و از اين‌ رو بيماريهاي‌ قلبي‌ و سکتة‌ مغزي‌ را در ميان‌ مردان‌ افزايش‌ مي‌دهد. و از سويي‌ باعث‌ کاهش‌ پاسخ‌ آنتي‌باديهاست‌ که‌ خود آسيب‌ پذيري‌ دستگاه‌ ايمني‌ بدن‌ مرد را مي‌نماياند.
‌‌آ/7. رفتار و روان‌
اعتماد به‌ نفس‌ در مرد، بيشتر است و نياز به‌ نوازش‌ و در آغوش‌ کشيده‌ شدن‌ در زنان‌ زياد است.
‌‌آ/8. مغز
هورمونها به‌ طور مستقيم‌ سلول‌هاي‌ مغز را تحريک‌ مي‌کنند و بين‌ هورمونهاي‌ جنسي‌ و مغز، نوعي‌ تعامل‌ برقرار است. با برداشتن‌ بيضه، به‌ تدريج‌ قدرت‌ ابداع‌ از بين‌ مي‌رود و فرد به‌ کار و زندگي، کم‌ اعتنا مي‌شود. تستوسترون‌ در تمرکز فکر اثر دارد، از خستگي‌ مي‌کاهد، و ادامه‌ فعاليتها و اجراي‌ کارها را آسان‌ مي‌کند.

‌‌ب. استروژن‌
استروژن‌ را مي‌توان‌ از هورمونهاي‌ ويژه‌ جنس‌ زن‌ دانست که‌ در طول‌ عادت‌ ماهانه‌ نوسان‌ دارد، و بيشترين‌ ميزان‌ ترشح‌ آن‌ پيش‌ از تخمگذاري‌ است. استروژن‌ در زندگي‌ زن‌ نقش‌ اساسي‌ و مهم‌ دارد، بيش‌ از 300 بافت‌ مختلف‌ بدن‌ زن‌ براي‌ آن‌ گيره‌ دارد و کمبود آن‌ با تغييرات‌ فيزيکي‌ شديدي‌ همراه‌ است. موارد زير نقشهاي‌ عمدة‌ اين‌ هورمون‌ را مي‌نماياند:
‌‌ب/1. صفات‌ ثانويه‌ جنسي‌ و دستگاه‌ تناسلي‌
ترشح‌ استروژن‌ اندامهاي‌ زنانه‌ را تشکيل‌ مي‌دهد و رحم، پستانها و اندامهاي‌ تناسلي‌ خارجي‌ زن‌ پس‌ از بلوغ‌ بر اثر افزايش‌ ترشح‌ اين‌ هورمون‌ رشد مي‌کنند. لگن، پهن‌ و عمق‌ آن‌ کم‌ مي‌شود، چربي‌ زير پوست‌ افزايش‌ مي‌يابد، و ميل‌ به‌ جنس‌ مخالف‌ پديد مي‌آيد.
‌‌ب/2. آبستني، زايمان‌ و شيردهي‌
ترشح‌ استروژن‌ به‌ رشد و تکامل‌ غدد آندومتر (لاية‌ داخلي‌ رحم) مي‌انجامد که‌ ديواره‌ رحم‌ را براي‌ پذيرش‌ جنين‌ آماده‌ مي‌کند. و شيردادن‌ طبيعي‌ با مصرف‌ آن‌ متوقف‌ مي‌شود.
‌‌ب/3. استخوانها و مفاصل‌
استروژن‌ با آن‌ که‌ در تحريک‌ رشد استخوانها و عضلات‌ اثر دارد و از رشد زياد آنها جلوگيري‌ مي‌کند. و از اين‌ روست‌ که‌ به‌ طور نسبي‌ قد زن‌ از مرد کوتاهتر مي‌ماند. کاهش‌ ترشح‌ اين‌ هورمون‌ عامل‌ مؤ‌ثري‌ در بروز پوکي‌ استخوان‌ به‌ شمار مي‌رود، واز روست‌ که‌ حدود 14 زنان‌ در 60 تا 90 سالگي‌ دچار يک‌ شکستگي‌ در استخوان‌ ميشوند. تحرک‌ و نرمي‌ مفاصل و نرمي‌ و انعطاف‌پذيري‌ بيشتر بدن‌ زنان‌ را مي‌توان‌ ناشي‌ از آن‌ دانست.
‌‌ب/4. قلب‌ و عروق‌
استروژن‌ در کاهش‌ چربي‌ خون‌ مؤ‌ثر است، و از اين‌رو بيماريهاي‌ ناشي‌ از تنگي‌ عروق‌ و تصلب‌ شرائين‌ در ميان‌ زنان‌ کمتر است.
‌‌ب/5. سيستم‌ ايمني‌ بدن‌ و بيماريها
استروژن‌ مقاومت‌ طبيعي‌ بدن‌ را در برابر بيماريهاي‌ سوخت‌ بالا مي‌برد.
‌‌ب/6. حس‌ بويايي، پوست، چربي‌ و...
استروژن‌ بر حساسيت‌ حس‌ بويايي‌ مي‌افزايد و از عوامل‌ رسوب‌ چربي‌ در بدن‌ زنان‌ است و در نرمي‌ و صافي و کم‌ مويي پوست‌ بدن‌ نقش‌ دارد.
‌‌ب/7. روان‌ و رفتار
از عوامل‌ اصلي‌ تغيير حالات‌ زنان، نوسان‌ سطح‌ استروژن‌ در خون‌ آنهاست‌ که‌ در رفتار زن‌ اثر مي‌گذارد. وقتي‌ ترشح‌ استروژن‌ تنزل‌ مي‌يابد، زن‌ بي‌تاب‌ مي‌شود و آرامش‌ رواني‌اش‌ بهم‌ مي‌خورد.
‌‌ب/8. مغز
پيداست‌ که‌ اثر هورمونها در بدن‌ از طريق‌ تأثير آنها بر مغز است. زناني‌ که‌ از هورمون‌ استروژن‌ براي‌ جلوگيري‌ از بارداري‌ استفاده‌ مي‌کنند، علائم‌ خستگي‌ روحي‌ و رواني‌ در آنها بروز مي‌يابد، مطالعات‌ نشان‌ مي‌دهد که‌ اين‌ افسردگي‌ بااختلال‌ در متابوليسم‌ مغز ارتباط‌ دارد. تأثير استروژن‌ بر مغز و در نتيجه‌ بروز رفتارهاي‌ خاص‌ در انسان‌ و حيوانات‌ مورد تأييد پژوهشگران‌ است.

‌‌ج. پروژسترون‌
اين‌ هورمون‌ نيز ويژه‌ جنس‌ زن‌ است. و در تنظيم‌ دورة‌ جنسي آماده‌ سازي‌ رحم‌ نقش‌ دارد، ادامه‌ بارداري‌ بدون‌ آن‌ ممکن‌ نيست، رشد غده‌هاي‌ شيري‌ پستان‌ ناشي‌ از افزايش‌ ترشح‌ آنست. و عامل‌ افزايش‌ حرارت‌ پاية‌ بدن‌ زن‌ در زمان‌ تخمک‌ گذاري‌ مي‌باشد. پروژسترون‌ يک‌ هورمون‌ آرام‌ بخش‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد و در ايجاد صلح‌ و آرامش‌ در جنس‌ ماده‌ هنگام‌ بارداري‌ نقش‌ دارد و از اين‌ رو برخي‌ از محققان‌ استفاده‌ از آن‌ را براي‌ کنترل‌ رفتارهاي‌ غيرقانوني‌ و تجاوزها مطرح‌ ساخته‌اند.
پرولاکتين، اکسي‌ توسين، و ريلاکسين‌ نيز از هورمونهايي‌ هستند که‌ در جنس‌ مرد نقش‌ چندان‌ شناخته‌ شده‌اي‌ ندارند، و در جنس‌ زن‌ وظايف‌ مهم‌ برعهده‌ دارند. پرولاکتين‌ رفتار مادرانه‌ را به‌ وجود مي‌آورد و در شيردهي، جلوگيري‌ از تخمک‌ گذاري، نقش‌ دارد. و در پرندگان‌ اين‌ هورمون‌ موجب‌ لانه‌ سازي، و خوابيدن‌ روي‌ تخمها مي‌گردد و برخي‌ آن‌ را هورمون‌ محبت‌ مادري‌ ناميده‌اند.
به‌ اين‌ ترتيب‌ مي‌توان‌ دريافت‌ که‌ پس‌ از عامل‌ کروموزومي، هورمونهاي‌ جنسي‌ متفاوت‌ در زن‌ و مرد، يک‌ عامل‌ بيولوژيکي‌ تعيين‌ کنندة‌ جنسيت‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد، و هورمونهاي‌ جنسي‌ نر و ماده‌ با هم‌ در تضاد هستند، تزريق‌ هريک‌ از آنها به‌ جنس‌ مخالف، به‌ افول‌ صفات‌ جنسي‌ مربوط‌ به‌ آن‌ مي‌انجامد، و همين‌ خاصيت‌ مورد استفادة‌ کساني‌ قرار گرفته‌ که‌ با استفاده‌ از هورمونها جنسيت‌ خود را تغيير مي‌دهند.

‌‌3. طول‌ عمر و مرگ‌
براساس‌ آمارها به‌ طور متوسط‌ زنان‌ 7 سال‌ بيشتر از مردان‌ زندگي‌ مي‌کنند، و در دوران‌ جنيني، نوزادي، کودکي‌ و سالمندي، مرگ‌ جنين‌ مرد بيش‌ از زن‌ است. با آن‌ که‌ در بسياري‌ از کشورها توليد نوزاد پسر بر دختر پيشي‌ دارد، در پايان‌ عمر تعداد بيوه‌ زنان‌ بيشتر مي‌شود، و آمار پيرزنهاي‌ بالاي‌ 100 سال‌ در جهان‌ به‌ 9 برابر پيرمردان‌ مي‌رسد. و بي‌ گمان‌ در شرايط‌ مساوي‌ از نظر امکانات‌ بهداشتي‌ و رفاهي‌ به‌ طور محسوسي‌ زنان‌ بيشتر از مردان‌ عمر مي‌کنند. براي‌ توجيه‌ اين‌ پديده‌ موضوع‌ زير قابل‌ توجه‌ است:

‌‌تفاوت‌ فيزيولوژيکي‌ بدن‌ و اندامها و نيازها
زن‌ و مرد از نظر ساختمان‌ بدني‌ نقاط‌ تمايز آشکار دارند، سن‌ بلوغ‌ آنها با هم‌ فرق‌ مي‌کند، نيازهاي‌ غذايي، ويتاميني‌ و معدني‌ آنها از هم‌ متفاوت‌ است. تودة‌ چربي‌ بدن‌ زن‌ بيشتر و بافت‌ عضلاني‌ آنها کمتر است، متابوليسم‌ پايه‌ زنان‌ حدود 5 درصد کمتر از مردان‌ است، و در نتيجه‌ آنان‌ با طول‌ عمر مساوي‌ سوخت‌ و ساز کمتري‌ دارند، مقدار کالري‌ که‌ مرد در طول‌ 70 سال‌ براي‌ اعمال‌ حياتي‌ خود مصرف‌ مي‌کند براي‌ 75 سال‌ زن‌ کافي‌ است. اين‌ گونه‌ تفاوتها مي‌تواند در راستاي‌ توجيه‌ عمر بيشتر زنان‌ مطرح‌ شود. گذشته‌ از اين‌ها، مقاومت‌ جسمي‌ و رواني‌ در برابر بيماريهاي‌ عفوني و شرايط‌ نامناسب‌ در جنس‌ زن‌ بيشتر از مرد است، نقش‌ هورمونهاي‌ جنسي‌ را نيز در اين‌ ميان‌ نمي‌توان‌ ناديده‌ انگاشت. وجود دستگاه‌ تناسلي‌ متفاوت‌ و ايفاي‌ نقش‌ فاعل‌ مرد در آميزش‌ جنسي‌ که‌ طي‌ آن‌ حدود 150 کيلوکالري‌ انرژي‌ مصرف‌ مي‌کند، و مسائل‌ خاص‌ زنان‌ همچون‌ قاعدگي‌ و يائسگي، همه‌ در اين‌ راستا مطرحند. وجود کروموزوم‌Y در مردان‌ و بيماريهاي‌ وابسته‌ به‌ جنس و نيز ديگر بيماريها که‌ در مردان‌ شيوع‌ بيشتر دارد، مسائل‌ درماني‌ و مراقبتهاي‌ بهداشتي، نوع‌ شغل‌ و حوادث نويد بخش‌ عمر بيشتر براي‌ زنان‌ است. آنان‌ با آن‌که‌ به‌ بعضي‌ از اختلالات‌ همچون‌ پوکي‌ استخوان‌ و رماتيسم‌ و... بيشتر دچار مي‌شوند،ولي‌ بي‌ آنکه‌ از پا در آيند، به‌ زندگي‌ و روند طبيعي‌ عمر ادامه‌ مي‌دهند.

‌‌‌4. يافته‌هاي‌ آزمايشگاهي
در يافته‌هاي‌ آزمايشگاهي‌ تفاوتهاي‌ قابل‌ توجهي‌ بين‌ دو جنس‌ در اندازة‌ هورمونهاي‌ هيپوفيز، تستهاي‌ کليه، دفع‌ کراتي‌ نين، باز جذب‌ گلوکز و... مشاهده‌ مي‌شود:
1. ارزشهاي‌ خوني‌
محدوده‌ طبيعي‌ گلبولهاي‌ قرمز در مردان‌ به‌ طور متوسط‌ 4/5 و در زنان‌ 8/4 ميليون‌ در هر ميکروليتر است. و به‌ طور کلي‌ مقادير اجزأ خوني‌ در زنان‌ در گروه‌ سني‌ باروري‌ 10 درصد کمتر از مردان‌ است.
‌‌2. هورمونهاي‌ جنسي‌
پيداست‌ که‌ محدودة‌ طبيعي‌ تستوسترون، استراديول‌ و پروژسترون‌ در زن‌ و مرد فرق‌ مي‌کند.

‌‌‌5. نيازهاي‌ غذايي
تغذيه‌ کافي‌ و مناسب‌ در سلامت‌ جسمي‌ و رواني‌ انسان‌ نقش‌ مهمي‌ دارد، براي‌ رشد مغز و اندامها لازم‌ است‌ و بر مقاومت‌ بدن‌ در برابر عفونتها و بيماريها مي‌افزايد، و از بسياري‌ بيماريها پيش‌گيري‌ مي‌کند. تفاوت‌هاي‌ جنسي‌ در نيازهاي‌ غذايي‌ به‌ گونه‌ زير است:
‌‌1. چربيها
با آن‌ که‌ در ساختمان‌ بدن‌ زن‌ حدود 10 درصد چربي‌ بيشتر از بدن‌ مرد است، و چاقي‌ مرد با زن‌ تفاوت‌ دارد. نياز به‌ اسيدهاي‌ چرب‌ ضروري‌ در جنس‌ مرد بيشتر از زن‌ است.
‌‌2. پروتئين‌ها
نياز به‌ پروتئين‌ در پسران‌ بيش‌ از دختران، و در مردان‌ بيش‌ از زنان‌ است. مرد براي‌ هر کيلوگرم‌ وزن‌ بدنش‌ به‌ 57/0 گرم‌ پروتئين‌ نياز دارد، اين‌ رقم‌ در زنان‌ به‌ 52/0 گرم‌ مي‌رسد. و در دوران‌ بارداري‌ و شيردهي‌ نيازهاي‌ پروتئيني‌ زنان‌ حدود 20 تا 30 گرم‌ در روز افزايش‌ مي‌يابد.
‌‌3. انرژي‌
نياز به‌ انرژي‌ به‌ عواملي‌ چون‌ فعاليت، اثر غذا و... وابسته‌ است، ولي‌ همواره‌ فرد درشت‌ اندام‌ بيشتر از ريزاندام‌ به‌ انرژي‌ نياز دارد. نياز به‌ انرژي‌ در زنان‌ روزانه‌ 1500 و در مردان‌ 2000 کالري‌ برآورد شده‌ است.
‌‌4. ويتامينهاي‌ محلول‌ در چربي‌K , E , D , A) )
در حالات‌ عادي‌ به‌ جز موارد اندک‌ نيازهاي‌ ويتاميني‌ مردان‌ از زنان‌ بيشتر است، تنها در دوران‌ بارداري‌ و شيردهي‌ است‌ که‌ نيازهاي‌ ويتاميني‌ زنان‌ افزايش‌ مي‌يابد.
‌‌5. ويتامينهاي‌ محلول‌ در آب‌
از ميان‌ اين‌ ويتامينها، نياز مردان‌ به‌ ويتامين‌C ، فولاسين، نياسين، تيامين‌ (1B)، يبوفلاوين‌ (2(B و پريدوکسين‌ (6(B از زنان‌ بيشتر است.
‌‌6. مواد معدني‌
حدود 4 درصد وزن‌ بدن‌ را عناصر معدني‌ تشکيل‌ مي‌دهد، کمبود آنها در بدن‌ اختلالاتي‌ پديد مي‌آورد، نياز زن‌ و مرد به‌ برخي‌ از اين‌ عناصر مساوي‌ است، و بجز آهن‌ در ديگر عناصر، مردان‌ بيشتر از زنان‌ نياز دارند.
‌‌7. آب‌
ميزان‌ آب‌ موجود در بدن‌ زنان‌ در سنين‌ مختلف‌ (حتي‌ با قد و وزن‌ يکسان) از مردان‌ کمتر است. نسبت‌ آب‌ به‌ وزن‌ بدن‌ پس‌ از بلوغ‌ در دختران‌ 5 درصد کاهش‌ و در پسران‌ 5 درصد افزايش‌ مي‌يابد. ميزان‌ آب‌ بدن‌ در جنس‌ مرد در سن‌ 18 تا 40 سالگي‌ 61 درصد وزن‌ بدن‌ است، در مورد زنان‌ اين‌ رقم‌ به‌ 51 درصد مي‌رسد. در 40 تا 60 سالگي‌ ميزان‌ آب‌ بدن‌ مردان‌ 55 درصد و در بالاي‌ 60 سال‌ 52 درصد وزن‌ بدن‌ است. اين‌ ارقام‌ به‌ ترتيب‌ در مورد زنان‌ 47 و 46 درصد است.
‌‌8. مغز و اعصاب‌
مغز زن‌ و مرد را مي‌توان‌ از هم‌ متمايز دانست‌ و اين‌ امر دلايلي‌ دارد از جمله:
‌‌8/1. تمايز سلولي‌
از آن‌ جا که‌ کروموزومها در زن‌ و مرد متفاوت‌ است‌ در مرد يک‌ جفت‌ کروموزوم‌XY و در زن‌ يک‌ جفت‌ کروموزوم‌XX وجود دارد (به‌ جز سلول‌هاي‌ جنسي)، سلول‌هاي‌ مغز آن‌ دو نيز متفاوتند، سلول‌هاي‌ مغز زن‌ داراي‌ کروموزوم‌XX و سلولهاي‌ مغز مرد داراي‌ کروموزوم‌XY است، مغز مرد، مردانه‌ و مغز زن‌ زنانه‌ است.
‌‌8/2. اندازه‌ و وزن‌
در وزن‌ مغز و اندازه‌ آن‌ انسانها متفاوتند، ولي‌ به‌ طور متوسط‌ وزن‌ مغز زن‌ 110 کمتر از وزن‌ مغز مرد است. و از آن‌ جا که‌ مغز راهنماي‌ هوش‌ است، و توجيه‌ آن‌ با در نظر گرفتن‌ جثة‌ کوچک‌تر زن‌ و مقايسه‌ انسان‌ با حيوانات، چندان‌ درست‌ به‌ نظر نمي‌آيد، و نيز با توجه‌ به‌ حساسيت‌ و توان‌ بالاي‌ سلول‌هاي‌ مغز، اين‌ تفاوت‌ اساسي‌ به‌ نظر مي‌رسد. و چه‌ بسا تحقيقات‌ بيشتر با توجه‌ به‌ اين‌ نکته‌ حقايق‌ بيشتري‌ را روشن‌ سازد.
‌‌8/3. هيپوتالاموس‌ و هيپوفيز
اين‌ دو غده‌ از مهمترين‌ بخشهاي‌ دستگاه‌ عصبي‌ مرکزي‌اند، و بسياري‌ از فعاليتهاي‌ زيستي‌ تحت‌ کنترل‌ آنها انجام‌ مي‌شود. در عين‌ حال‌ کارکرد آنها در زن‌ و مرد فرق‌ مي‌کند و حساسيتهاي‌ متفاوتي‌ را در برابر هورمونهاي‌ مردانه‌ و زنانه‌ از خود نشان‌ مي‌دهند، تمايز غدة‌ هيپوتالاموس‌ در زنان‌ و مردان‌ است‌ با توجه‌ به‌ ارتباط‌ آنها با سيستم‌ عصبي‌ مرکزي، به‌ نوعي‌ تفاوت‌ در مغز زن‌ و مرد به‌ حساب‌ مي‌آيد.
‌‌8/4. نيمکره‌هاي‌ مغز
در اين‌ بخش‌ نيز تفاوتهايي‌ بين‌ زن‌ و مرد قابل‌ توجه‌ است. در پسران‌ يک‌ طرفه‌ شدن‌ کارهاي‌ فضايي‌ در 6 سالگي‌ پديد مي‌آيد، ولي‌ در دختران‌ اين‌ کنشها تا 13 سالگي‌ در هر دو نيمکره‌ رشد يکسان‌ دارد، اختلالات‌ زباني‌ ناشي‌ از آسيب‌ ديدن‌ نيمکرة‌ چپ‌ در مردها شديدتر است‌ و در مجموع‌ مغز زن‌ از نظر کنش‌ با قرينه‌تر از مغز مرد است. و براي‌ پردازشهاي‌ کلامي‌ آمادگي‌ بيشتر دارد.
‌‌8/5. بيماريها
بيماري‌MS ، آتروفي‌ لوبر، سردردهاي‌ ميگرني، بي‌ اشتهايي‌ و يا پر اشتهايي‌ عصبي‌ در ميان‌ زنان‌ شيوع‌ بيشتري‌ دارد، و از آن‌ سوي‌ بيماري‌ پارکينسون،ALS ، تيک، مننژيت‌ ويروسي‌ در ميان‌ مردان‌ شايعتر است. اين‌ تفاوتها نيز به‌ عنوان‌ يک‌ فاکتور در راستاي‌ ناهمساني‌ مغز زن‌ و مرد مي‌تواند در نظر گرفته‌ شود.
‌‌8/6. تفاوت‌ کارکردها و استعدادها
برخي‌ حواس‌ در مردان‌ و برخي‌ در زنان‌ قويتر است. رشد و نمو هريک‌ از دو جنس‌ مکانيسم‌ خاص‌ خود را دارد، حالات‌ رواني‌ در دو جنس‌ فرق‌ مي‌کند. زنان‌ در کارهاي‌ دستي‌ و فعاليتهاي‌ ظريف‌ هنري‌ چابک‌ ترند، و پسران‌ و مردان‌ در درسهاي‌ رياضي‌ و استدلالي‌ قويترند. از آن‌ جا که‌ اين‌ امور به‌ مغز مربوط‌ مي‌شود، مي‌توان‌ نتيجه‌ گرفت‌ که‌ تفاوت‌ در کارکردها و استعدادها نشان‌ مي‌دهد که‌ مغز زن‌ و مرد به‌ طور نسبي‌ از هم‌ متمايز است.
عوامل‌ ديگري‌ نيز مانند سن‌ رشد، و تکامل‌ دستگاه‌ عصبي نسبت‌ وزن‌ مغز به‌ نخاع‌ شوکي، اختلالات‌ رواني، و اختلاف‌ در کارکرد شيميايي‌ مغز، در اين‌ زمينه‌ قابل‌ توجه‌ است‌ و بررسيهاي‌ بيشتري‌ را مي‌طلبد. و در مجموع‌ با توجه‌ به‌ پيچيدگي‌ مغز آدمي‌ داوري‌ دربارة‌ مغز انسان‌ و اين‌ که‌ مغز زن‌ و مرد درهمة‌ جهات‌ يکسان‌هستند، عاقلانه‌به‌نظر نمي‌رسد.
‌‌8/7. هوش‌ و استعداد
دربارة‌ رابطه‌ هوش‌ با جنسيت‌ مي‌توان‌ مسائلي‌ را مطرح‌ ساخت، از جمله‌ آنها موضوع‌ رشد جسمي‌ و هوش‌ است که‌ در جنس‌ مرد بيشتر ادامه‌ مي‌يابد و طي‌ آن‌ سلول‌هاي‌ مغز کامل‌تر و پيچيده‌تر مي‌گردد. مسأله‌ ديگر قشر مخ‌ است‌ که‌ در هوش‌ و استعداد نقش‌ اساسي‌ دارد، و از آن‌ جا که‌ برخي‌ از کارکردهاي‌ آن‌ در دو جنس‌ متفاوت‌ مي‌نمايد، تمايز جنسي‌ در هوش‌ قابل‌ بحث‌ مي‌نمايد. در بهره‌ هوشي‌ نيز تفاوتهاي‌ جنسي‌ ديده‌ مي‌شود. ضريب‌ هوشي‌ در حد نوابغ‌ ميان‌ پسران‌ 57 درصد و ميان‌ دختران‌ 43 درصد است. و براساس‌ مطالعات‌ و برخي‌ آزمونها در ضرايب‌ بالاي‌ هوشي‌ درصد پسران‌ افزايش‌ مي‌يابد.
از 56 تحقيقي‌ که‌ در آمريکا صورت‌ گرفته، مي‌توان‌ برتري‌ هوشي‌ پسران‌ را مشاهده‌ کرد. در اين‌ تحقيقات‌ در 28 مورد پسران‌ بر دختران‌ برتري‌ داشتند، و برتري‌ دختران‌ بر پسران‌ 25 مورد بود.
در زمينه‌ خلاقيت‌ و نبوغ‌ مطالعات‌ حاکي‌ است‌ که‌ خلاقيت‌ مردان‌ بيش‌ از زنان‌ است، و پسران‌ در فعاليتهاي‌ اکتشافي‌ بي‌باک‌تر و کنجکاوترند، و در ميان‌ نوابغ‌ رشته‌هاي‌ مختلف‌ علوم‌ تعداد زنان‌ اندک‌ است. زنان‌ در حافظه‌ فوري‌ از مردان‌ برترند، و در حافظه‌ غيرفوري‌ مردان‌ بر زنان‌ برتري‌ دارند.
دربارة‌ تواناييهاي‌ کلامي و عوامل‌ هوشي‌ نيز تفاوتهاي‌ ناشي‌ از جنسيت‌ وجود دارد.
‌‌8/8. استخوانها و اسکلت‌
استخوان، داربست‌ قوي‌ و محکم‌ بدن‌ است، شکل‌ آن‌ را حفظ‌ مي‌کند، و تکيه‌ گاه‌ آن‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد، محل‌ اتصال‌ رباطها و عضلات‌ است‌ و مانند اهرمي‌ براي‌ آنها عمل‌ مي‌کند، از اندامهاي‌ بدن‌ (مغز، نخاع، قلب‌ و...) محافظت‌ مي‌کند، محل‌ ذخيرة‌ مواد معدني‌ است‌ و با توليد انواع‌ سلول‌هاي‌ خوني‌ در بيشتر فعاليتهاي‌ حياتي‌ بدن‌ نقش‌ دارد. در پزشکي‌ قانوني‌ با بررسي‌ استخوانها مي‌توان‌ به‌ زمان‌ مرگ، سن، و جنس‌ فرد پي‌ برد.
در زمينه‌ تفاوتهاي‌ جنسي، در مجموع‌ استخوانهاي‌ يک‌ زن‌ بالغ‌ از مرد بالغ‌ کوچکتر است‌ و زن‌ و ستيغها و زوائد کوچکتر و کمتري‌ دارد، نسبت‌ به‌ طول‌ قطر آنها کمتر است، زمان‌ بهم‌ پيوستگي‌ مراکز استخوان‌ سازي‌ در زنان‌ زودتر روي‌ مي‌دهد. و استخوان‌ زنان‌ استحکام‌ استخوان‌ مردان‌ را ندارد. طول، قطر و وزن‌ استخوانها و قفسة‌ سينه‌ و ستون‌ مهره‌ها، استخوان‌ لگن‌ و سر و گردن‌ زن‌ و مرد متفاوت‌ است.
جمجمه‌ مرد به‌طور مشخص‌ از جمجمه‌ زن‌ متمايز است. جمجمه‌ زن‌ از جمجمة‌ مرد سبک‌تر است، استخوانهاي‌ آن‌ نازک‌ترند، حجم‌ آن‌ 10 درصد کمتر است. پيشاني‌ در زن‌ نسبت‌ به‌ مرد بيشتر حالت‌ عمودي‌ دارد، سوراخ‌ کاسة‌ چشم‌ در زنان‌ گردتر است. کناره‌هاي‌ بالاي‌ کاسه‌ چشم‌ در زن‌ تيزتر از مرد است. در زن‌ گلابلا، کمانهاي‌ ابرويي‌ و زوائي‌ پستاني‌ برجستگي‌ کمتري‌ دارند، سينوسهاي‌ هوايي‌ اطراف‌ بيني‌ داراي‌ حجم‌ کوچکترند، و قسمت‌ صماخي‌ استخوان‌ گيج‌گاهي‌ در زن‌ کوچکتر است‌ و زبري‌ و سختي‌ کمتري‌ دارد، رشد قاعده‌ کاسه‌ سر در زنان‌ 2 سال‌ زودتر از مردان‌ توقف‌ مي‌يابد. برآمدگيهاي‌ پيشاني‌ و آهيانه‌اي‌ در زن‌ برجسته‌تر است‌ و سقف‌ جمجمه‌ کمي‌ پهن‌تر است‌ و... و در مجموع‌ جمجمه‌ زن‌ پس‌ از بلوغ‌ گرايش‌ به‌ حفظ‌ خصوصيات‌ دوران‌ کودکي‌ دارد.
زنان‌ بالغ‌ توده‌ استخواني‌ کمتري‌ نسبت‌ به‌ مردان‌ دارند و با افزايش‌ سن، از دست‌ دادن‌ تودة‌ استخواني‌ در آنان‌ زودتر از مردان‌ شروع‌ مي‌شود و شتاب‌ بيشتري‌ نيز دارد.
‌‌9. ورزش‌ و فعاليت‌ بدني‌
تفاوتهاي‌ موجود در انجام‌ اعمال‌ ورزشي‌ بين‌ مردان‌ و زنان‌ ناشي‌ از تفاوت‌ ابعاد و ترکيبات‌ بدن‌ آنهاست. به‌ طور متوسط‌ قد زنان‌ کوتاهتر و وزن‌ آنها سبک‌تر از مردان‌ است، داراي‌ نسوج‌ چربي‌ بيشتر و توده‌ عضلاني‌ کمتري‌ هستند. دستگاه‌ انرژي‌ آنان‌ ظرفيتي‌ کمتر از مردان‌ دارد، قدرت‌ مطلق‌ آنها حدود23 قدرت‌ مردان‌ است. به‌ دليل‌ کمتر بودن‌ تودة‌ عضلاني‌ بدن، کل‌ ذخائر فسفاژن‌ آنها در مقايسه‌ با مردان‌ کمتر است. و نيز مستعد داشتن‌ سطح‌ اسيدلاکتيک‌ کمتري‌ در خون‌ (پس‌ از تمرينات‌ حداکثر) هستند، مقدار هموگلوبين‌ زنان‌ و همچنين‌ حجم‌ خون‌ آنان‌ کمتر از
مردان‌ است، قلب‌ و شش‌ کوچکتري‌ دارند، و حداکثر اکسيژن‌ مصرفي‌ آنان‌ در مقايسه‌ با مردان‌ در سطح‌ پايين‌تري‌ قرار دارد، تعداد ميتوکندريهاي‌ زنان‌ در هر تارچه‌ عضلاني‌ کمتر و اندازة‌ آن‌ کوچکتر است. اين‌ عوامل‌ همراه‌ با بسياري‌ از عوامل‌ ديگر که‌ به‌ تفاوت‌ فيزيولوژيک‌ زنان‌ نسبت‌ به‌ مردان‌ مربوط‌ مي‌شود، تواناييهاي‌ ورزشي‌ آنها را تحت‌ تأثير قرار مي‌دهد. اين‌ گونه‌ تفاوتهاست‌ که‌ مردان‌ را در فعاليتهاي‌ ورزشي‌ در موقعيت‌ برتر قرار مي‌دهد و آنان‌ در رکوردهاي‌ ورزشي‌ از زنان‌ جلو مي‌افتند. شانه‌هاي‌ پهن‌ و قوي، دستهاي‌ بزرگ‌ و بافت‌ عضلاني‌ بيشتر، مردان‌ را در بازيهايي‌ که‌ مستلزم‌ پرتاب‌ و ضربه‌ زدن‌ است‌ ممتاز مي‌کند، وضعيت‌ پاها و لگن‌ سبب‌ مي‌شود که‌ آنان‌ تندتر از زنان‌ بدوند و از نظر سرعت‌ عمل‌ و هماهنگي‌ حرکات‌ بر زنان‌ پيشي‌گيرند، و در برابر خستگي‌ها مقاوم‌ باشند، و در ورزشهاي‌ سنگين‌ موفقيت‌ بهتري‌ به‌ دست‌ آورند.
‌‌10. دستگاه‌ ادراري‌
مجموعه‌ کليه‌ها، حالبها، مثانه‌ و پيشابراه‌ را دستگاه‌ ادراري‌ گويند، اين‌ دستگاه‌ در زن‌ و مرد داراي‌ تفاوتهايي‌ است. طول‌ پيشابراه‌ نقش‌ بخش‌ اسفنجي‌ مجرا در توليد مثل‌ شکل‌ خارجي‌ دستگاه‌ ادراري، و جايگاه‌ مثانه‌ در دو جنس‌ فرق‌ مي‌کند، اندازة‌ کليه‌ در زن‌ کوچکتر از مرد است، و سرعت‌ پالايش‌ گلومرولي‌ در زنان‌ حدود 15 درصد کمتر از مردان‌ است، و باز جذب‌ گلوکز در کليه‌هاي‌ مردان‌ بيشتر از زنان‌ صورت‌ مي‌گيرد، دفع‌ کرآتي‌نين‌ در مردان‌ بيشتر از زنان‌ است، و نيز شيوع‌ برخي‌ از بيماريها و اختلالات‌ دستگاه‌ ادراري‌ در زن‌ و مرد متفاوت‌ است. به‌ عنوان‌ نمونه‌ عفونت‌ ادراري‌ در دختران‌ زيادتر از پسران‌ مشاهده‌ مي‌شود، و شب‌ ادراري‌ در جنس‌ پسر شيوع‌ بيشتري‌ دارد.
‌‌11. قلب‌ و ريه‌
حجم‌ قفسه‌ سينه‌ زنان‌ کمتر از مردان‌ است، شانه‌هاي‌ باريکتري‌ دارند، و به‌ تناسب‌ قلب‌ و ششهاي‌ آنان‌ به‌ طور نسبي‌ کوچکتر است. و ظرفيت‌ حياتي‌ زنان‌ در سطح‌ پايين‌تري‌ قرار دارد در مردان، زمان‌ استراحت‌ قلب‌ در هر ضربان، کمتر است، هنگام‌ انقباض‌ بطنها فشار خون‌ بيشتر است، و قلب‌ در موارد فشار يا کارهاي‌ بدني‌ براي‌ فعاليت‌ مجال‌ بيشتري‌ دارد.
‌‌12. ماهيچه‌ها و عضلات‌
بدن‌ مرد به‌طور مشخص‌ از بدن‌ زن‌ عضلاني‌تر است، به‌ گونه‌اي‌ که‌ عضلات‌ يک‌ مرد بالغ‌ 40 درصد بيشتر از زن‌ همسن‌ اوست، و قدرت‌ بدني‌ يک‌ پسر 18 ساله‌ به‌ طور متوسط‌ 2 برابر نيروي‌ يک‌ دختر 18 ساله‌ است. اين‌ تفاوت‌ از دوران‌ جنيني‌ که‌ جنس‌ مرد سريعتر از جنس‌ زن‌ رشد مي‌کند شکل‌ مي‌گيرد، و تا دوران‌ بلوغ‌ و پس‌ از آن‌ ادامه‌ مي‌يابد. و از اين‌ روست‌ که‌ مردان‌ در تواناييهاي‌ بدني‌ و جسماني‌ ماهرتر از زنان‌اند.
‌‌13. حواس‌ پنجگانه‌
حس‌ بينايي‌ مردان‌ از زنان‌ بهتر است، نسبت‌ نابينايان‌ مادرزادي‌ در جنس‌ نر بيشتر مشاهده‌ مي‌شود، در برابر تاري‌ و خيرگي‌ چشم‌ زنان‌ حساس‌تر است‌ و نزديک‌بيني‌ شديد درميان‌ مردان‌ شيوع‌ بيشتري‌ دارد.
برخي‌ از گزارشها از حساس‌تر بودن‌ حسن‌ شنوايي‌ زنان‌ نسبت‌ به‌ مردان‌ حکايت‌ دارد، آنان‌ صداها را بهتر از هم‌ تميز مي‌دهند و در تشخيص‌ محل‌ صدا ماهرترند، با افزايش‌ سن، شنوايي‌ زنان‌ با سرعت‌ کمتري‌ کاهش‌ مي‌يابد و درصدي‌ کمتر از آنان‌ در سنين‌ بالا به‌ سمعک‌ نيازمند مي‌شوند.
در حس‌ بويايي‌ گزارشها حاکي‌ است‌ که‌ مرد بالغ‌ نسبت‌ به‌ بعضي‌ بوها بي‌تفاوت‌ است، در حالي‌ که‌ زنان‌ نسبت‌ به‌ همان‌ بوها حساسيت‌ نشان‌ مي‌دهند، و به‌طور عمومي‌ حسن‌ بويايي‌ در زنان‌ تيزتر از مردان‌ است. برخي‌ نيز حس‌ بويايي‌ مردان‌ را بسيار حساس‌تر از زنان‌ مي‌دانند. از نظر حس‌ چشايي‌ نوزادان‌ دختر به‌ محلولهاي‌ شيرين‌ علاقة‌ بيشتري‌ از خود نشان‌ مي‌دهند و زنان‌ به‌ مزه‌هاي‌ ترش‌ حساس‌ترند.
در حس‌ لامسه‌ مي‌توان‌ اظهار داشت‌ که‌ پوست‌ زن‌ از پوست‌ مرد لطيف‌تر است، و نسبت‌ به‌ لمس‌ و درد حساسيت‌ بيشتر دارد، ميانگين‌ تحمل‌ فشار براي‌ مردان‌ 7/28 پوند (بر اينچ‌ مربع)، و در زنان‌ 9/15 پوند است. و از اين‌ روست‌ که‌ آنان‌ با کمترين‌ ضربه‌ احساس‌ درد مي‌کنند، و درکارهاي‌ دستي‌ چابک‌ترند.
‌‌14. چربي‌ بدن‌
نوزادان‌ دختر نسبت‌ به‌ نوزادان‌ پسر چربي‌ بيشتر دارند، با شروع‌ بلوغ‌ ميزان‌ چربي‌ زير پوست‌ افزايش‌ مي‌يابد، و در بعضي‌ بافتها (کفلها، پستانها) ذخيره‌ مي‌شود. پس‌ از بلوغ‌ گاه‌ تا 30درصد وزن‌ بدن‌ زنان‌ را چربي‌ تشکيل‌ مي‌دهد که‌ به‌ حدود دو برابر چربي‌ موجود در بدن‌ مردان‌ مي‌رسد.
‌‌15. زبان‌
دختران‌ در تقليد آواها از پسران‌ ماهرترند و به‌ طور معمول‌ زودتر از پسران‌ سخن‌ گفتن‌ را مي‌آموزند، از نظر دستوري، کاربرد واژه‌ها و... دختران‌ بر پسران‌ برتري‌ دارند. لکنت‌ زبان‌ در ميان‌ پسران‌ بيشتر ديده‌ مي‌شود. و تلفظ‌ زنان‌ درست‌تر از مردان‌ است.
‌‌16. صدا
صداي‌ مردان‌ به‌ طور مشخص‌ از صداي‌ زنان‌ بم‌تر است، مردان‌ از سه‌ سطح‌ تقابلي‌ زير و بمي‌ آهنگي‌ برخوردارند، در حالي‌ که‌ زنان‌ داراي‌ 4 سطح‌اند، و اين‌ خود سبب‌ مي‌شود که‌ بتوانند به‌ راحتي‌ عواطف‌ گوناگون‌ را ابراز کنند.
‌‌17. پوست‌ و ناخن‌ و مو
تفاوت‌ پوست‌ زن‌ و مرد ناشي‌ از ماهيت‌ زمينه‌اي‌ ساختمان‌ بافت‌ همبندي‌ رشته‌اي‌ زيرجلدي‌ است، همچنين‌ بافت‌ روپوست‌ زنان‌ نازکتر از مردان‌ است‌ و مقاومت‌ کمتري‌ نسبت‌ به‌ برآمدگيها و فرورفتگيهاي‌ سطحي‌ از خود نشان‌ مي‌دهد. لطافت، صافي‌ و چرب‌تر بودن‌ پوست‌ زن‌ و نيز حساسيت‌ آن‌ نسبت‌ به‌ لمس‌ و درد، در آمادگي‌ جنسي‌ وي‌ داراي‌ اهميت‌ است. در بيماريها و عوارض‌ پوستي‌ نيز بين‌ زن‌ و مرد تفاوتهايي‌ ديده‌ مي‌شود.
‌‌18. قد و وزن‌ و نسبت‌ اندامها
در اندازه‌ قد و وزن‌ هم‌ عوامل‌ جنس‌ دخالت‌ دارد. در يک‌ جامعه‌ با شرايط‌ نسبي‌ يکسان‌ به‌ طور معمول‌ مرد از زن‌ سنگين‌تر و بلند قدتر است. اين‌ تفاوت‌ از دوران‌ جنيني‌ و نوزادي‌ موجود است‌ و تا زمان‌ بلوغ‌ دختران‌ ادامه‌ مي‌يابد، در رشد جهشي‌ اين‌ دوران‌ طول‌ قد و اندازة‌ وزن‌ دختران‌ افزايش‌ مي‌يابد و سپس‌ با فرا رسيدن‌ بلوغ‌ پسران، آنان‌ دوباره‌ جلو مي‌افتند. در زمان‌ بلوغ‌ نسبت‌ پهناي‌ شانه‌ به‌ عرض‌ لگن‌ در پسران‌ بيشتر مي‌شود، و در دختران‌ عرض‌ لگن‌ نسبت‌ به‌ شانه‌ افزايش‌ مي‌يابد. دختران‌ پاهاي‌ کوتاهتري‌ نسبت‌ به‌ پسران‌ دارند.

‌‌دوم: تفاوتهاي‌ رواني‌ زن‌ و مرد

‌‌آ. ويژگيهاي‌ رواني‌
زن‌ و مرد چنانچه‌ از نظر ساخت‌ بدني‌ از هم‌ متمايزند، تفاوتهاي‌ رواني‌ آنان‌ نيز از نظر علم‌ روان‌شناسي‌ در فرهنگهاي‌ مختلف‌ به‌ اثبات‌ رسيده‌ است، و اين‌ تفاوتها را نمي‌توان‌ تنها زاييدة‌ تربيت‌ و محيط‌ دانست.
توجه‌ به‌ اين‌ تفاوتها و شناخت‌ بهتر از هر يک‌ از دو جنس‌ به‌ زندگي‌ سعادتمندانه‌تر آنها مي‌انجامد و آدمي‌ را ?..


           
جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 16:6
حجت

درباره وبلاگ


حجت الله سعيدي ،دانشجوي كارشناسي ارشد فيزيولوژي جانوري
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بیولوژی83 و آدرس biology83.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.